آموزش
مجتبی مقصودی
چکیده
این مطالعه با هدف توصیف متغیرهای مؤثر بر دانش محتوایی تربیتی فناوری معلمان زبان انگلیسی پیش از خدمت انجام شد. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح توصیفی همبستگی استفاده شد. از این روی 203 دانشجو معلم (82 مرد و 120 زن) مشغول به تحصیل در سال چهارم دانشگاه فرهنگیان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامهای شامل هفت بخش و 39 گویه که هر ...
بیشتر
این مطالعه با هدف توصیف متغیرهای مؤثر بر دانش محتوایی تربیتی فناوری معلمان زبان انگلیسی پیش از خدمت انجام شد. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح توصیفی همبستگی استفاده شد. از این روی 203 دانشجو معلم (82 مرد و 120 زن) مشغول به تحصیل در سال چهارم دانشگاه فرهنگیان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامهای شامل هفت بخش و 39 گویه که هر کدام جنبه ای از دانش محتوایی تربیتی فناوری را اندازه گیری میکرد، استفاده شد. گویههای این ابزار بر اساس پرسشنامه شاهین (2011) برای ارزیابی دانش محتوایی، دانش آموزشی، دانش محتوای آموزشی، و دانش فناوری استفاده شدند و پرسشنامه چای و همکارانش (2011) برای اندازه گیری دانش فناورانه، دانش آموزشی فناورانه و دانش محتوایی تربیتی فناوری تدوین شد. برای تجزیه و تحلیل آماری استنباطی از تحلیل مسیر و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سازه های دانش محتوایی تربیتی فناوری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. علاوه بر این، مشاهده شد که دانش محتوا و دانش آموزشی، بر خلاف دانش فناوری، تأثیر مستقیمی بر دانش محتوایی تربیتی فناوری دارند. همچنین مشخص شد که در بین متغیرهای اندازهگیری شده، دانش محتوایی از بیشترین تأثیر کل را بر دانش محتوایی تربیتی فناوری و دانش محتوای آموزشی از کمترین میزان اثرگذاری بر آن برخوردار بود.
آموزش
س سید بهروز بهزادی؛ ناصر رشیدی
چکیده
حوزه شناخت معلم، به عنوان یک حوزه اصلی در تربیت معلم، به آنچه معلمان فکر میکنند، میدانند و انجام میدهند میپردازد (بورگ، 2003). یکی از موضوعات پیچیدهای که در تحقیقات 50 سال اخیر در مورد شناخت معلم پدیدار شده است، عدم همسویی بین تفکرات و عملکرد معلم است. در این مطالعه، از چارچوب ترکیبی تفسیری انتقادی برای شناسایی عواملی که بین گفتار و رفتار ...
بیشتر
حوزه شناخت معلم، به عنوان یک حوزه اصلی در تربیت معلم، به آنچه معلمان فکر میکنند، میدانند و انجام میدهند میپردازد (بورگ، 2003). یکی از موضوعات پیچیدهای که در تحقیقات 50 سال اخیر در مورد شناخت معلم پدیدار شده است، عدم همسویی بین تفکرات و عملکرد معلم است. در این مطالعه، از چارچوب ترکیبی تفسیری انتقادی برای شناسایی عواملی که بین گفتار و رفتار معلم تضاد ایجاد میکنند، استفاده شد. در همین راستا، 12 مطالعه که به مقایسه تفکرات و عملکرد معلمان پرداخته بودند، انتخاب و بررسی شدند. در مرحله بعد، مضامین موجود در این 12 مطالعه شناسایی و با یکدیگر ترکیب شدند که حاصل آن شکل گیری دو استدلال بود. اولین استدلال، منابع شناخت و عملکرد معلمان را در قالب منابع هستیشناختی، معرفتشناختی و زمینهای توصیف میکند. بر اساس نتایج حاصل از این استدلال می توان گفت که تجربیاتی که معلمان به عنوان یادگیرنده در زمان یادگیری زبان خارجی/دوم (انگلیسی)کسب کرده بودند، بیشترین تأثیر را در شکل دادن تفکرات و تدریس آنها داشت. این تجربیات معلمان، یادگیریهای حرفهای آنها را تحت الشعاع قرار داده و تنها به تفکراتی اجازه ورود میدهند که متناسب با تجارب یادگیری شخصی شان باشد. دومین استدلال بیان میکند که عوامل ذاتی مربوط به ساحت تفکر، عوامل شخصی و عوامل زمینهای ایجاد کننده همسویی یا ناهمسویی بین تفکرات و عملکرد معمان هستند. علاوه بر این، از دوگانه انگاری دکارتی (دکارت، 1650-1596) و پدیدارشناسی هرمنوتیک هایدگر (هایدگر، 1976-1889) برای بازتعریف انتقادی دو استدلال پیشین استفاده شد. اگرچه این مفهومسازیِ تفسیری از شناخت معلمان ریشه در دادههای موجود در 12مطالعه اولیه دارد، اما این مفهومسازیِ به وضوح از آنها فراتر میرود و تفسیر جدیدی از قلمرو تفکرات و عملکرد معلمان که عوامل مربوط به بافت آنها را شکل میدهد را ارائه می دهد تا به معلمان اجازه دهد همچون دکارت که می گفت «می اندیشم، پس هستم»، آنها نیز بیاندیشند و همسو با همان اندیشه تدریس نمایند. در پایان مقاله، پیشنهاداتی در خصوص ارتباط نتایج این مطالعه با پژوهش های آتی در زمینه شناخت و تربیت معلمان و سیاست گذاریهای آموزشی ارائه شده است.
آموزش
محمد رضا نامی؛ نفیسه حسین پور؛ محمدرضا طالبی نژاد
چکیده
این پژوهش به بررسی تأثیر فعالیت های گفتگو محور بر اضطراب گفتاری فراگیران ایرانی زبان انگلیسی با در نظر گرفتن جنسیت و سطوح بسندگی زبان می پردازد. تعداد 213 نفر از زبان آموزان ایرانی مرد و زن در محدوده سنی 15 تا 26 سال به روش نمونه گیری در دسترس از سه آموزشگاه زبان در استان فارس انتخاب شدند. آزمون تعیین سطح آکسفورد برای اطمینان از همگنی زبان ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی تأثیر فعالیت های گفتگو محور بر اضطراب گفتاری فراگیران ایرانی زبان انگلیسی با در نظر گرفتن جنسیت و سطوح بسندگی زبان می پردازد. تعداد 213 نفر از زبان آموزان ایرانی مرد و زن در محدوده سنی 15 تا 26 سال به روش نمونه گیری در دسترس از سه آموزشگاه زبان در استان فارس انتخاب شدند. آزمون تعیین سطح آکسفورد برای اطمینان از همگنی زبان آموزان از لحاظ سطح مهارتی اجرا و زبان آموزان در دو سطح مهارتی بالا و زیر متوسطه و در ادامه به گروه های آزمایشی و کنترل طبقه بندی شدند. سپس، نسخه ترجمه شده پرسشنامه اضطراب درکلاس زبان (هورویتز و کوپ، 1986) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون برای سنجش سطح اضطراب زبان آموزان اجرا شد. نتایج نشان که فعالیتهای گفتگومحور تأثیر قابل توجهی بر کاهش اضطراب زبان آموزان ایرانی داشته است. علاوه بر این، مشخص شد که زبان آموزان بالای متوسطه سطح پایین تری از اضطراب را نسبت به همکلاسی های خود در سطح زیر متوسطه تجربه کردند. درپایان نتایج نشان داد که زبان آموزان مونث در این تحقیق سطح اضطراب بیشتری نسبت به زبان آموزان مذکر تجربه کردند. اگرچه ثابت شده است که ادغام تکالیف گفتگو محور در فعالیت های کلاس درس مفید است زیرا یادگیرندگان می توانند فرصت های کافی برای صحبت کردن را تجربه کنند، اما این تکالیف نمی تواند به زبان آموزان در سطوح مختلف مهارت و جنسیت به طور یکسان کمک کند. این یافته ها پیامدهای عملی را برای معلمان و زبان آموزان ارائه می دهد.
آموزش
معصومه طائی؛ رضا رستمی؛ مسعود یزدانی مقدم
چکیده
توجه نقش مهمی در آموزش ایفا می کند. بچه هایی که از اختلال کاستی توجه و بیش فعالی (ADHD) رنج می برند، دچار سطح پایین و آسیب زننده ای از توجه هستند. ADHD یک اختلال نسبتا شایع کودکی است (Scahill & Schwab-Stone, 2000) که اگر درمان نشود نتایج زیانباری بوجود می آورد(American Psychiatric Association, 2013) . این مطلب به کارگیری روشهای تربیت توجه مثل آموزش نوروفیدبک (NFT)را ضروری ...
بیشتر
توجه نقش مهمی در آموزش ایفا می کند. بچه هایی که از اختلال کاستی توجه و بیش فعالی (ADHD) رنج می برند، دچار سطح پایین و آسیب زننده ای از توجه هستند. ADHD یک اختلال نسبتا شایع کودکی است (Scahill & Schwab-Stone, 2000) که اگر درمان نشود نتایج زیانباری بوجود می آورد(American Psychiatric Association, 2013) . این مطلب به کارگیری روشهای تربیت توجه مثل آموزش نوروفیدبک (NFT)را ضروری می سازد. اما اگرچه NFT روش مرسومی است، این روش پرهزینه و زمانبر است. بنابراین نیازبرای یافتن روشهای دیگر حس می شود. روش پاسخ کاملا فیزیکی (TPR)می تواند بستر مناسبی برای آموزش به کودکان ADHD فراهم آورد(Nunan, 2011). بنابراین، این تحقیق به منظور بررسی اثرات مقایسه ای NFT و TPR بر روی میزان توجه فراگیران جوان ADHD صورت گرفت. بدین منظور 16 دانش آموز ADHD از مدرسه ای در شهریار انتخاب شدند. آنها به صورت تصادفی به دو گروه NFT و TPR که این دو آموزش را به ترتیب برای بیست جلسه دریافت کردند تقسیم شدند. از آزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری یکپارچه (IVA+Plus) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون جهت اندازه گیری توجه کامل، توجه شنیداری، و توجه دیداری استفاده شد. برای پاسخ دادن به سوالات تحقیق در خصوص اثرات مقایسه ای NFT و TPR برروی سطح توجه کودکان ADHD از آزمون ناپارامتریک آنالیز کوواریانس استفاده شد. علاوه بر آن، از آزمون Wilcoxon Signed Rank برای بررسی تفاوتهای درون گروهی استفاده شد. نتایج پیشرفت معنادار هر دو گروه را نشان دادند. ولی روش NFT در خصوص توجه کامل و توجه شنیداری روش موثرتری بود. در خصوص توجه دیداری، هر دو روش اثربخشی مشابهی نشان دادند. یافته های این تحقیق نشان می دهند که هر دو روش توانستند توجه شرکت کنندگان را افزایش دهند. این تحقیق با روشن سازی روشهای پرورش توجه حاوی مطالب ضمنی برای آموزش است.
آموزش
پیمان رحمانی؛ مسعود ذوفی؛ هانیه دواتگری اصل
چکیده
این پژوهش به بررسی نگرش زبان آموزان ایرانی دختر و پسر نسبت به خودسنجی و سنجش همتایان در نگارش توصیفی در سطح مقدماتی زبان انگلیسی میپردازد. همچنین، این تحقیق با هدف بررسی تفاوتهای جنسیتی در نگرش آنها نسبت به خودسنجی و سنجش همتایان در نگارش توصیفی انجام گردید. برای انجام این کار، این مطالعه از روش تلفیقی-متوالی-اکتشافی که شامل مراحل ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی نگرش زبان آموزان ایرانی دختر و پسر نسبت به خودسنجی و سنجش همتایان در نگارش توصیفی در سطح مقدماتی زبان انگلیسی میپردازد. همچنین، این تحقیق با هدف بررسی تفاوتهای جنسیتی در نگرش آنها نسبت به خودسنجی و سنجش همتایان در نگارش توصیفی انجام گردید. برای انجام این کار، این مطالعه از روش تلفیقی-متوالی-اکتشافی که شامل مراحل کمی و کیفی است، استفاده نمود. گروه اول شرکت کنندگان 40 معلم زبان انگلیسی (20 مرد و 20 زن) بودند. گروه دوم 50 نفر (25 مرد و 25 زن) بودند که در یک دوره آموزشی 5 جلسهای مربوط به نگارش توصیفی و نیز جلسات مصاحبه شرکت نمودند. همچنین، تمامی شرکتکنندگان پرسشنامه محقق-ساخته را تکمیل نمودند. محتوای دوره ترکیبی از روشهای خودسنجی و سنجش همتایان در نگارش توصیفی بارتلت (2015) و مدلهای سنجش اسپنسر (2005) بود. در مرحله کیفی، تجزیه و تحلیل موضوعی مصاحبه ها از طریق روش تحلیل مقایسهای مداوم ، به استخراج چهار موضوع اصلی در مورد نگرش شرکت کنندگان، یعنی «همکاری»، «دانش»، «انگیزه» و «تمرین» منجر گردید. در مرحله کمی، تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون تحلیل کوواریانس یک طرفه برای بررسی هر گونه تأثیرات جنسیتی بر نگرش فراگیران نسبت به خودسنجی و سنجش همتایان در نگارش توصیفی انجام شد. در نهایت، یافتههای پژوهش حاکی از آن است که شرکتکنندگان نگرش مثبتی نسبت به دوره خودسنجی و سنجش همتایان در نگارش توصیفی داشتند؛ اگرچه نگرش زنان مثبتتر از مردان بود. این مطالعه تلویحات آموزشی برای دست اندرکاران خودسنجی و سنجش همتایان دارد.
آموزش
منصور گنجی؛ فاطمه موسایی سجزه یی
چکیده
تحقیقات نشان داده است که مدیریت کلاس درس نقش مهمی در تسهیل یادگیری موثر دارد و آن را به دغدغه دائمی معلمان و همچنین محققان تبدیل کرده است. در این مورد، یکی از زمینههایی که نیاز به بررسی بیشتر دارد، بررسی تأثیر عوامل مختلف شخصی و بافتی بر روشی است که معلمان برای مدیریت کلاسهایشان انتخاب میکنند. بنابراین، این تحقیق با هدف بررسی تأثیر ...
بیشتر
تحقیقات نشان داده است که مدیریت کلاس درس نقش مهمی در تسهیل یادگیری موثر دارد و آن را به دغدغه دائمی معلمان و همچنین محققان تبدیل کرده است. در این مورد، یکی از زمینههایی که نیاز به بررسی بیشتر دارد، بررسی تأثیر عوامل مختلف شخصی و بافتی بر روشی است که معلمان برای مدیریت کلاسهایشان انتخاب میکنند. بنابراین، این تحقیق با هدف بررسی تأثیر سن، جنسیت، سابقه تدریس، محیط تدریس و مدرک تحصیلی بر رفتارهای مدیریت کلاس درس معلمان انگلیسی ایرانی انجام شد. برای انجام این کار، یک پرسشنامه توشط محققین با توجه به تحقیقات مرتبط و موارد بررسی و تایید شده از چهار پرسشنامه مدیریت کلاس درس تهیه شد. این پرسشنامه بین 152 معلم زبان انگلیسی که در محیط های مختلف در ایران تدریس می کردند، توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای بهدستآمده از همبستگی دورشته ای نقطه ای و پس از آن از آزمون t نمونههای مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که مردان و زنان با توجه به رفتارهای مدیریت کلاسی که از خود نشان دادند کاملاً متفاوت بودند. از طرفی سن، محیط تدریس، تجربه تدریس و مدرک تحصیلی تاثیر قابل توجهی بر رفتارهای مدیریت کلاس درس معلمان نمی گذارد. همچنین در پایان، توضیحات مرتبط با نتایج در پرتو تحقیقات قبلی مورد بحث قرار گرفته است.